آخرین اخبار
یادداشتی به قلم دکتر منصور صوفی، عضو هیات رییسه جبهه اصلاحات گیلان

در ستایش قدرت بازدارندگی همدلی و وطن‌دوستی

دکتر منصور صوفی، عضو هیات رییسه جبهه اصلاحات گیلان، در یادداشتی که در صفحه نخست شماره امروز روزنامه اعتماد منتشر شده، با اشاره به مفهوم قدرت بازدارندگی در دنیای امروز، بر نقش بی‌بدیل اتحاد مردمی، همدلی و وطن‌دوستی در تقویت و ارتقای قدرت بازدارندگی کشور تاکید کرده است.
اشتراک گذاری
18 تیر 1404
نویسنده : * دکتر منصور صوفی
منبع : روزنامه اعتماد
کد مطلب : 3096
  1. مقدمه

در جهان امروز، مفهوم قدرت بازدارندگی تنها به سلاح‌های پیشرفته محدود نمی‌شود. همبستگی ملی و همدلی اجتماعی نیز به‌عنوان سپری نفوذناپذیر، نقش کلیدی در مقابله با تهدیدات خارجی ایفا می‌کنند. جدای از نقاط ضعف و قوت آفندی و پدافندی جمهوری اسلامی ایران، اما آنچه در بحران‌های اخیر بیش از پیش آشکار شد، قدرت بی‌بدیل اتحاد مردمی در لوای وطن دوستی بود که حتی از بازدارندگی نظامی نیز فراتر رفت.

در تحلیل جنگ و منازعات بین‌المللی، عوامل غیرنظامی مانند وطن‌پرستی، هویت ملی، و انسجام اجتماعی می‌توانند تأثیر بازدارندگی قوی‌تری نسبت به قدرت نظامی داشته باشند. این عوامل با تکیه بر فلسفه اخلاق، نظریه‌های مدیریت استراتژیک و روانشناسی اجتماعی قابل بررسی هستند.

در جنگ ۱۲ روزه اخیر با آمریکا، واکنش سریع و یکپارچه جامعه ایران (به ویژه گروه‌های منتقد) نشان داد که وطن‌ دوستی می‌تواند اختلافات داخلی را تحت‌الشعاع قرار دهد. حتی افرادی که پیش‌تر از سیاست‌های داخلی ناراضی بودند، در حمایت از تمامیت ارضی کشور متحد شدند . این همبستگی، همان “بازدارندگی اجتماعی” است که دشمن را از اجرای نقشه‌هایش ناامید می‌کند. برخلاف جوامعی که در بحران‌ها دچار چنددستگی می‌شوند (مانند اعتراضات ضدجنگ در آمریکا طی جنگ ویتنام)، ایران نشان داده است که همبستگی داخلی می‌تواند به یک استراتژی دفاعی تبدیل شود. این الگو در منطقه نیز بی‌نظیر است.

این یادداشت با استناد به منابع معتبر داخلی و بین‌المللی، به تحلیل این موضوع می‌پردازد. نگارنده بر این باور است که قدرت نرم مردم ایران، مکمل و گاهی فراتر از قدرت سخت نظامی عمل می‌کند. همدلی ملی سپر نرم در برابر جنگ سخت است. همدلی مردمی برخلاف موشک‌ها قابل رهگیری یا انهدام نیست.

  1. ۲. وطن‌پرستی و هویت ایرانی به‌عنوان عوامل بازدارنده

۲.۱. نظریه سرمایه اجتماعی (Social Capital Theory)

– سرمایه اجتماعی به شبکه‌های اعتماد و همبستگی ملی اشاره دارد که در مواقع بحران، مقاومت جامعه را افزایش می‌دهد. در ایران، تاریخ کهن، فرهنگ شهادت‌طلبی و دفاع از میهن (مانند دوران دفاع مقدس) نمونه‌هایی از سرمایه اجتماعیِ بازدارنده هستند که در در صورت نادیده گرفته شده، معادلات مهاجم را بهم می­ریزد(Putnam, 2000).

۲.۲. نظریه هویت اجتماعی (Social Identity Theory)

افراد با تکیه بر هویت ملی، در برابر تهدیدات خارجی متحد می‌شوند. ایرانی بودن نه‌تنها یک هویت فرهنگی، بلکه یک عامل مقاومت روانی-اجتماعی است (Tajfel & Turner, 1986).

۲.۳. فلسفه مقاومت و اخلاق جنگ (Just War Theory)

از دیدگاه فلسفی، حق دفاع از سرزمین یک ارزش اخلاقی است که مشروعیت بیشتری نسبت به جنگ تهاجمی دارد. نظریه‌پردازانی مانند والزر (Walzer, 1977) معتقدند مقاومت مردمی در برابر تجاوز، توجیه اخلاقی دارد.

۲.۴. میشل فوکو: قدرت به‌مثابه شبکه‌ی گفتمانی

فوکو قدرت را نه در انحصار دولت‌ها، بلکه در گفتمان‌ها، روابط و دانش جاری می‌داند. بر این اساس گفتمان مقاومت (مثلاً شهادت‌طلبی در ایران) و گفتمان امنیتی اسرائیل (ترس از موجودیت) اشکال مختلف اعمال قدرت هستند. حاکمیت می‌تواند با بازتعریف گفتمان‌های داخلی (مثلاً تأکید بر وحدت ملی به‌جای ترس از دشمن) قدرت مقاومت را افزایش دهد.

۲.۵. ژان بودریار (Baudrillard): جنگ به‌مثابه نمایش رسانه‌ای (Simulacra)

بودریار (۱۹۹۵) معتقد است جنگ‌های مدرن بیشتر ساخته رسانه‌ها هستند تا واقعیت عینی. بر همین اساس تصویرسازیِ رسانه‌ای از تهدید هسته‌ای ایران یا حمایت غرب از اسرائیل، نمونه‌ای از فراواقعیت یا بازنمایی است. مدیران بحران باید رسانه‌ها را به‌عنوان ابزار قدرت بشناسند و از دیپلماسی جلب افکار عمومی برای تأثیرگذاری بر افکار جهانی استفاده کنند.

۲.۶. ژیل دلوز  و فلیکس گاتاری(Deleuze & Guattari, 1987): قدرت به‌مثابه ریزوم (Rhizome)

قدرت در نظریه‌ی ریزوم، غیرمتمرکز، چندجهتی و انعطاف‌پذیر است. مقاومت مردمی ایران یا حملات نامتقارن نیابتی‌ها، نمونه‌ای از  جنگ ریزوماتیک علیه ساختار سلسله‌مراتبی ارتش اسرائیل است. به همین دلیل سازمان‌های دفاعی باید ساختارهای انعطاف‌پذیر و شبکه‌ای را جایگزین سلسله‌مراتب سنتی کنند.

۲.۷. ریچارد رورتی(Rorty, 1989): قدرت و روایت‌سازی (Narrative Power)

رورتی بر این باور است که روایت‌های مسلط (مثل “تهدید ایران” یا “حق دفاع اسرائیل”) سازنده‌ی واقعیت‌های سیاسی هستند. بهتر است حاکمیت روایت‌های جایگزین (مثل صلح‌طلبی یا عدالت‌خواهی) را برای مقابله با گفتمان جنگ تقویت کند. تا مقاومت فراگیر مردمی تشکیل شود.

۲.۸. نقد پست‌مدرن به مدیریت استراتژیک سنتی

نظریه‌های کلاسیک مدیریت (مثل Porter یا SWOT) قدرت را متمرکز و قابل پیش‌بینی می‌دانند، اما پست‌مدرنیست‌ها نشان می‌دهند که قدرت سیال و چندپاره است. قدرت در دیدگاه پست‌مدرن غیرمتمرکز، گفتمانی و رسانه‌ای است. ایران می‌تواند با بازتعریف گفتمان‌ها، استفاده از رسانه و ساختارهای شبکه‌ای، اشکال جدیدی از بازدارندگی ایجاد کند.

۳. ترکیب نظریه‌های مدیریتی با عوامل وطن‌پرستی

۳.۱. نظریه رهبری تحول‌آفرین (Transformational Leadership Theory)

رهبرانی که با تکیه بر ارزش‌های ملی و فراخوانی به وحدت، روحیه مقاومت را تقویت می‌کنند، می‌توانند بازدارندگی غیرنظامی ایجاد کنند (Bass & Riggio, 2006) .

۳.۲. مدیریت استراتژیک منابع انسانی (Strategic HRM)

وفاداری ملی در نیروهای نظامی و غیرنظامی، یک دارایی نامشهود است که از طریق آموزش‌های ایدئولوژیک و فرهنگ‌سازی تقویت می‌شود (Barney, 1991).

۳.۳. نظریه بازی‌ها و بازدارندگی روانی (Game Theory & Psychological Deterrence)

این نظریه به تحلیل استراتژی‌های ایران و آمریکا در قالب تعارض‌های رقابتی می‌پردازد. مدل‌هایی مانند معمای زندانی یا بازی جنگ تسلیحاتی می‌توانند برای پیش‌بینی رفتار طرفین استفاده شوند .(Axelrod, 1984)

این جنگ را می‌توان به عنوان یک بازی با مجموع غیرصفر در نظر گرفت که در آن اقدام یک طرف بر منافع طرف دیگر تأثیر می‌گذارد. ایران به دنبال افزایش توان موشکی (استراتژی دفاعی) و اسرائیل به دنبال حملات پیش‌دستانه (استراتژی تهاجمی) است. در تعادل نش این نتیجه به دست می‌آید که  در وضعیت فعلی هر دو طرف با وجود تنش، از جنگ تمام‌عیار اجتناب ‌کنند(Schelling, 1960).  یعنی هزینه‌های جنگ برای هر دو طرف آن‌قدر بالا است که به تعادل غیرهمکارانه (عدم جنگ گسترده) رسیده‌اند.

اگر مهاجم بداند که ملت ایران متحد و مصمم به مقاومت هستند، هزینه حمله را غیرمنطقی می‌بیند که مشابه تعادل نش در نظریه بازی‌ها است.

نتیجه‌گیری:

  • همبستگی ملی و همدلی اجتماعی به عنوان عوامل بازدارنده‌ای قوی‌تر از قدرت نظامی عمل می‌کنند.
  • اتحاد مردمی در بحران‌های اخیر (مانند جنگ ۱۲ روزه با آمریکا) نشان داد که وطن‌دوستی می‌تواند اختلافات داخلی را کمرنگ کند و یک سپر دفاعی ایجاد نماید.
  • بازدارندگی اجتماعی به عنوان یک استراتژی مؤثر در مقابل تهدیدات خارجی عمل می‌کند، به‌ویژه در جوامعی مانند ایران که از انسجام بالایی برخوردارند.
  • قدرت نرم مردمی (همدلی، وطن‌پرستی، انسجام اجتماعی) می‌تواند مکمل یا حتی فراتر از قدرت سخت نظامی عمل کند.
  • تاریخ و فرهنگ ایران (مانند فرهنگ شهادت‌طلبی و دفاع مقدس) به عنوان سرمایه اجتماعی، مقاومت جامعه را در برابر تهدیدات افزایش می‌دهد.
  • اعتماد و همبستگی ملی باعث می‌شود مهاجمان در محاسبات خود بازنگری کنند.
  • هویت ملی ایرانی به عنوان یک عامل روانی-اجتماعی، مردم را در برابر تهدیدات خارجی متحد می‌کند.
  • دفاع از سرزمین یک ارزش اخلاقی مشروع است که مشروعیت بیشتری نسبت به جنگ تهاجمی دارد.
  • بازتعریف گفتمان‌های داخلی (مانند تأکید بر وحدت ملی) می‌تواند مقاومت را افزایش دهد.
  • رسانه‌ها در شکل‌دهی به ادراک از جنگ نقش کلیدی دارند. دیپلماسی رسانه‌ای ملی‌گرایانه می‌تواند افکار عمومی جهانی را تحت تأثیر قرار دهد.
  • تقویت روایت‌های جایگزین (مانند صلح‌طلبی و عدالت‌خواهی) می‌تواند گفتمان جنگ را تضعیف کند.
  • حاکمیت می‌تواند با بازتعریف گفتمان‌ها و استفاده از رسانه، اشکال جدیدی از بازدارندگی ایجاد کند.
  • تاکید بر ارزش‌های ملی می‌توانند روحیه مقاومت و بازدارندگی غیرنظامی همگانی را تقویت کنند.

منابع

Axelrod, R. (1984). The evolution of cooperation. Basic Books
Barney, J. B. (1991). Firm resources and sustained competitive advantage. Journal of Management, ۱۷(۱), ۹۹–۱۲۰. https://doi.org/10.1177/014920639101700108
Bass, B. M., & Riggio, R. E. (2006). Transformational leadership (2nd ed.). Psychology Press.
Baudrillard, J. (1995). The Gulf War did not take place. Indiana University Press.
Deleuze, G., & Guattari, F. (1987). A thousand plateaus: Capitalism and schizophrenia. University of Minnesota Press.
Foucault, M. (1977). Discipline and punish: The birth of the prison. Vintage Books.
Putnam, R. D. (2000). Bowling alone: The collapse and revival of American community. Simon & Schuster.
Rorty, R. (1989). Contingency, irony, and solidarity. Cambridge University Press.
Schelling, T. C. (1960). The strategy of conflict. Harvard University Press.
Tajfel, H., & Turner, J. C. (1986). The social identity theory of intergroup behavior. In S. Worchel & W. G. Austin (Eds.), Psychology of intergroup relations,۷–۲۴). Nelson-Hall.
Walzer, M. (1977). Just and unjust wars: A moral argument with historical illustrations. Basic Books.

* عضو هیات رییسه جبهه اصلاحات گیلان

 

لینک یادداشت در وبسایت روزنامه اعتماد

نوشته‌های مشابه

اصولگرایان و انقلابیون حقیقی سکوت نکنند/ دلواپسان ایران و اسلام صف خود را از نفوذی‌ها جدا کنند
واکنش دبیر ستاد انتخاباتی دکتر پزشکیان در گیلان به اظهارات تفرقه‌افکنانه عضو شورای شهر رشت:

اصولگرایان و انقلابیون حقیقی سکوت نکنند/ دلواپسان ایران و اسلام صف خود را از نفوذی‌ها جدا کنند

مردم در جنگ ۱۲ روزه سنگ تمام گذاشتند
رییس‌جمهور در شورای اداری گیلان:

مردم در جنگ ۱۲ روزه سنگ تمام گذاشتند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *