فصل همبستگی ملی
تجاوز دشمن و حوادث دو هفته اخیر برای همه آنها که دل در گرو ایران عزیز دارند تلخ بود. از نگاهی دیگر با همه تلخکامی این جنگ میتواند درسها و عبرتهای خود را داشته باشد. باید پذیرفت جامعه ما نیاز به بازنگری و تحولات اساسی دارد؛ تحولاتی که امنیت و آینده کشور و ملت را تضمین کند و حساب دشمن دستش بیاید، در رابطه حاکمیت با ملت بازنگری اساسی شود، همین طور در روابط درونحاکمیت و مجموعه دولت و نهادهای دیگر، در سیاست خارجی و عرصه بین الملل و شناخت دوست از دشمن، ایضاً در اقتصاد و مبارزه با فقر و توزیع ثروت و عدالت نیز همچنین. تجربه کنونی به وضوح نشان داد که فقر یکی از راهها و بلکه مهمترین عامل و بستر سوء استفاده دشمن برای نفوذ بوده است.
نظام سیاسی ظرفیت بالایی از خود نشان دهد و اجازه دهد این جنگ نقد شود تا چهره واقعی و پلید دشمن برای مردم روشن شود. هیچ ایرادی ندارد اگر برخی نقاط ضعفها هم گفته شود. مردم نشان دادند امینترین برای حاکمان هستند. مهمترین کار، تقویت اعتماد عمومی و همبستگی ملیست؛ با همه آنچه گفته شد، بسته به شرایط و رویکردها، تحولات آینده برای ایران میتواند هم خوب باشد هم بد.
در تجاوز وحشیانه دشمن، ایران زخمی شد. در این بین زخمهایی هم بر پیکر گیلان عزیز ما نشست؛ از حمله به مناطق مسکونی شهرک سفیدرود تا پایگاههای دفاعی و نظامی و شهادت عزیزانمان، همگی نمودی از خوی وحشیگری دشمن صهیونیست و حامیانش بود. شهادت دانشمند هستهای “شهید صدیقی صابر” در آستانه اشرفیه، سندی ماندگار بر دانش و خردمندی فرزندان گیلان و نفش موّثرشان در سربلندی و اعتلای این سرزمین بزرگ است.
از سدههای گذشته تا به امروز پشت سرسبزی گیلان زخمهای کهنه و بغضی همیشگی وجود دارد؛ از قحطی و مرگ و میر گسترده در سالهای دور تا جنگ و اِشغال توسط روسها؛ از ماجرای مشروطیّت تا خیانت به نهضت جنگل؛ از جنگ تحمیلی، تا زلزلهای ویرانگر؛ تا تجاوز دشمن صهیونی و حامیان استکباری اش؛ تا نفوذ به کوچه پس کوچههای آستانه اشرفیه. با همه اینها، گیلان نشان داده در طوفان حوادث تاریخی همیشه سربلند بیرون آمده. نمودهایی از آن را می توان در کمک به حفظ تواناییهای جنگ از دوران مشروطه تا جنگ تحمیلی، تا کاروانهای هزار کامیونی جبهههای جنگ تحمیلی معروف به “کاروان شهید احسانبخش”، تا بازسازی وسیعترین شهرستانش در زلزلهای ویرانگر، اینها همه نشان میدهد که روحیه نوع دوستی و فداکاری در مردم گیلان همیشه زنده است.
طی دو هفته گذشته مردم گیلان اوج همدلی و مهمان نوازی خود را نشان دادند؛ وقتی هموطنان عزیز ما با تهدید دشمن مجبور به ترک پایتخت شدند، مردم گیلان با غیرت و آرامشی کم نظیر از آنها پذیرایی کردند. آنها میزبان میلونها هموطنی بودند که به آنها پناه آوردند. جنگ با بزرگترین قدرتهای جهان حتی لحظهای زندگی مردم ما را در گیلان تحت تاًثیر نگذاشت. این روزها گیلان از خیابان ماهیفروشان و خیابان شیک و سبزهمیدان گرفته تا رودبار، تا انزلی و رودسر و کلاچای، تا شفت و فومن و آستارا همه بغض داشتند؛ در پس چهره مردم گیلان کوهی از غصه بود، اما آنها همان بودند که همیشه بودند، برای ایران و برای میلیونها مهمان مضطرب که پناه آورده بودند.
در کنار اینها و در چنین شرایط بحرانی و حجم عظیم هموطنان مسافر، خدمات دولت لحظهای قطع نشد. همه پای کار بودند و حماسه آفریدند. از نزدیک دیدم که استاندار فهیم و متین و ستاد دولت و سپاه و ارتش، آرام و قرار نداشتند. آنها این شبها و روزها را نخوابیدند؛ این یعنی ما همزمان در برابر دشمن و در کنار یکدیگر ایستادهایم، با عزت و صبر و وفاداری، باید صدای همبستگیمان را بلند نگه داریم تا امید جای نگرانی را بگیرد. پشتیبان هم باشیم وشایعات ما را دلسرد نکند. این خاک با مردمش زنده است و ما در کنار هم شکستناپذیریم.
دیدگاهتان را بنویسید